HomeNews

رسانه‌های افغانستان سه ماه قبل از فاجعهٔ پانزده اگست

صدیق الله توحیدی

درماه های جون وجولای سال 2021 میلادی، رسانه‌ها و خبرنگاران افغانستان، روزهای پراز ترس واسترس را می‌گذرانیدند. اعلام خروج نیروهای امریکایی و بطی بودن روند صلح افغانستان، این نگرانی را به وجود آورده بود که حوادث دشوار و وحشتناکی درحال وقوع است.

سقوط پیهم – گاهی حتا بدون جنگ – ولسوالی‌ها و سپس ولایات کشور، کیان نظام را در معرض خطر سقوط قرار داده بود. شماری از خبرنگاران به شدت ‌می‌ترسیدند و برخی‌ها به دل‌داری همکاران‌شان می‌پرداختند. مدیران رسانه‌ها تلاش می‌کردند تا اطلاعات بیشتری از دستگاه دولت به دست آورند که آینده را پیش‌بینی کنند. یک طرح این بود که شماری از تلوزیون‌ها، در کشورهای همسایه و نزدیکی‌های افغانستان، که اجازه فعالیت رسانه‌یی می‌دادند، نقل مکان کنند و یا هم استدیوهایی در بیرون از کشور داشته باشند تا در صورت سقوط نظام به دست گروه طالبان و ایجاد محدودیت‌هایی توسط این گروه‌، این رسانه‌ها بتوانند پالیسی نشراتی خویش را حفظ کنند.

برخی مدیران رسانه‌یی که به شهرهای دهلی، دبی واستانبول سفرکرده بودند، در حال سنجش فعالیت‌شان دراین شهرها بودند و طبیعی است که میزان مخارج دفاتر خویش را تخمین می‌کردند. زنان خبرنگار، بیشتر نگران آینده کاری‌شان بودند. با توجه به تفکر طالبانی، دوباره به قدرت رسیدن گروه طالبان، به کابوسی می‌ماند که در مخیله هر خبرنگار و فعال رسانه‌یی مجسم می‌شد و زنده‌گی عادی خبرنگاران را به شدت متأثر نموده بود.

درنشست‌های خبری، خبرنگاران بیشتر در میان خود مشغول بودند وهمه ازهم می‌پرسید که اگر نظام سقوط کند، آینده چه خواهد شد؟ مسوولان دولت غنی همیشه اطمینان می‌دادند که از نظام دفاع صورت می‌گیرد و گاهی داکتر غنی فریاد می‌زد که ( یا گور یا کور) و برجاعت غنی و همکارانش تأکید داشتند که سیر حوادث و اطلاعاتی که از خطوط جنگ منتشرمی‌شدند، برخلاف آن چه بود که مسوولان رده های بالایی دولت می‌گفتند.

خانواده‌های خبرنگاران که خاطرات تلخی از کشته شدن خبرنگاران به دست گروه طالبان درسالیان گذشته داشتند نیز نگرانی جدی داشتند که مبادا فرزند، شوهر، خواهر، پدر و یا مادر خبرنگاران کشته شوند. بگومگوهای زیادی وجود داشت؛ هیچ کس نمی‌دانست که برخلاف تصور همه، حوادث چنان به سرعت اتفاق می‌افتند که همه چیز در پایتخت ظرف چند ساعت دگرگون خواهد شد.

تصورعموم این بود که حکومت داکترغنی حد اقل برای چند ماه از کابل دفاع خواهد کرد و یا هم برخی امید به فرماندهان سابق مجاهدین بسته بودند که آنها ناگزیراند از ولایات و مناطق شان به دفاغ برخیزند. زمانی که مقاومت‌های هرات و بلخ آغاز شدند، امیدواری بیشتری برای دفاع به وجود آمد، اما این مقاومت‌ها نتوانستند جلو سقوط آن دو ولایت بزرگ کشور را بگیرند. فرماندهان ولایت بلخ نتوانستند آنچنان که تصور می‌رفت، از ولایت دفاع کنند و مقاومت‌گران هرات هم بعد از پانزده روز جنگ، در دسیسه و معاملهٔ افراد تحت داکتر غنی، به طالبان تسلیم داده شدند. ولایات حدود هفتاد روز مقاومت کردند اما چون فرماندهی از مرکز صورت می‌گرفت، آن مقاومت‌ها هم درشکستند. درهلمند و قندهار هم جنگ‌های صورت گرفت اما نتیجه جنگ‌ها به نفع گروه طالبان تمام شد و این شهرها توسط گروه طالبان اشغال شدند.

در ماه اگست، تنها شهر کابل بود که تا هنوز دراختیار کامل دولت غنی قرار داشت. نشست‌های سران دولت و رهبران سیاسی سابق هم کار نیفتاد، گویا تعهدی برای دفاغ ازکشوروجود نداشت. امریکایی‌ها کاملاً خود را بی‌طرف می‌دانستند، و طالبان هم با عساکر و قرارگاه‌های امریکاییان کاری نداشتند. این درحالی بود که قطعات کوچکی از سربازان امریکایی فقط در کابل مستقر بودند و قرار شد که در 15 اگست آنها نیز کشور را ترک کنند. اعتماد برای جنگ مستقلانه توسط دولت وقت در برابر گروه طالبان، روز به روز کاهش می‌یافت. دولت داکترغنی دکتورین کارا برای دفاع از خویش را نداشت، همین که دولت امریکا به خروج سربازان و کارمندانش آغاز کرد و موافقت‌نامه دوحه میان امریکا و طالبان امضاء شد، روحیهٔ دفاعی دولت پایان یافت.

در بحبوحه این فعل و انفعالات، در کنار سایر سکتورها، سکتور رسانه یی کشور نیز با آینده مجهول و پر از خطر مواجه بود. خبرنگاران در افغانستان، تا دیر وقت هم به ترک کشور فکر نمی‌کردند و نگران بودند که اگر قدرت سیاسی به صورت کامل در اختیار گروه طالبان قرار گیرد، این گروه از تشدد بیشتر در برابر آنها کار خواهد گرفت.

بالاخره 15 اگست فرا رسید و امریکا اعلام کرد که متباقی سربازانش را نیز از افغانستان خارج می کند. در حالی که راهکار آینده مشخص نبود و مذاکرات بین الافغانی اصلاً به نتیجه نرسیده بود. در همین جریان، شایع شد که سربازان گروه طالبان به پایتخت نزدیک شدند. مدافعان شهر سراسیمه شدند و رسانه‌ها با وجود ترس و هراس، به کارشان ادامه دادند وآغاز کردند به نشر اخبار وارد شدن طالبان به شهر کابل که بیشتر مردم را در هراس و ترس فرو برد. بعد از ظهر 15 اگست، خبر داده شد که داکتر غنی وحواریونش کشور را ترک کردند و داکتر عبدالله و حامد کرزی که در شهر اقامت داشتند، این خبررا تأیید کردند.

قبل از ظهر آن روز، گروه طالبان درب زندان پلچرخی را باز کردند و زندانیان – اعم از تروریست و غیر تروریست – به خانه‌های شان رفتند. قعطات عسکری و پولیس مانند سایر مردم در هراس و ترس بودند و هیچ فرماندهی وجود نداشت که اعلام دفاع از نظام را می کرد. وزرای دفاع، داخله، رئیس ستاد ارتش و رئیس عمومی امنیت ملی مانند داکتر غنی کشور را ترک کردند و طالبان شامگاه 15 اگست، بر تمام شهر کابل و کشور تسلط یافتند.

برخورد طالبان با خبرنگاران در روزهای نخست سقوط شهر کابل اگر چه دوستانه نبود، خصمانه هم تلقی نشد و حتا بسیاری از تلوزیون‌ها، برنامه‌های عادی شان را ادامه دادند. روند خروخ شهروندان درمعرض خطر با فضاحت تمام آغاز شد و فرودگاه هوایی کابل شاهد مناظر تکان‌دهنده‌ای بود که ازطریق رسانه‌های داخلی و خارجی گزارش داده می‌شد. خروج جمع کثیری از فعالان مدنی، خبرنگاران و شهروندان در معرض خطر وحتا شهروندان عادی، روحیه بودن در کشور را کاملاً از میان برد و سیلی از خبرنگاران سعی کردند از کشور بیرون شوند؛ زیرا می‌دانستند که دیگر جایی در کشور برای اقامت و کار شان، وجود ندارد.

طالبان آهسته آهسته به زندانی کردن و لت‌وکوب خبرنگاران متوسل شدند که صحنه‌های دل‌خراش از آزار و اذیت خبرنگاران از طریق رسانه‌های اجتماعی و رسانه‌های خارجی نشر شد. ذبیح الله مجاهد، سخنگوی گروه طالبان، در روزهای نخست تسلط شان بر کابل، در برابر پرسش یک خبرنگار زن در زمینهٔ نظر این گروه به کار زنان در رسانه‌ها، جواب صریح و اطمینان بخش نداد.

سانسور در رسانه ها اغازشد و دسترسی به اطلاعات قطع گردید؛ رسانه‌ها مجبور شدند با قاتلان همکاران شان گفت‌وگو های ویژه برگزارکنند. نشررویداد‌های امنیتی منقطع شد و ستاره اقبال آزادی بیان وآزادی رسانه‌ها، افول کرد.

دنیا افغانستان را فرموش کرد. دیگر در جهان غرب به صدای مردم در بند افغانستان گوش داده نمی‌شود. تعدادی از خبرنگارانی که از کشور بیرون شدند، به کارهای شاقه و غیر حرفه‌ای مشغول اند وآنهای که درداخل کشور اند به یک وعده غذا محتاج. تراژیدی خبرنگاران افغانستان دردناک‌تر ازهر قصهٔ تراژید دیگر است.

Leave a Reply

Back to top button